خلاصه درس اندیشه های سیاسی در قرن بیستم (بخش اول) نویسنده: دکتر حاتم قادری/ آنارشیسم

خلاصه درس اندیشه های سیاسی در قرن بیستم (بخش اول) نویسنده: دکتر حاتم قادری/ آنارشیسم

فصل اول آنارشیسم
سوال 1- آنارشیسم را به صورت لغوی و اصطلاحی تعریف کنید.
جواب:
-    وودکاک، از مهمترین داعیان آموزه آنارشیسم و نویسنده یکی از کتابهای مهم در این موضوع است. این موضوع در دیدگاه عامه مردم به معنای هرج و مرج طلبی است.
-    آنارشیسم به دلیل مخالفت با اقتدار و تمرکز، که بیشترین جلوه خود را در شکل نهاد «حکومت» عرضه می کندف برای عامه انسانها دور از واقعیت است. بشر با همه انتقاداتش به نهاد حکومت، در نهایت، زندگی بدون آن را امری غیر ممکن می داند  لذ شعار آنارشیسم معادل ناواقع گرایی تخیلاتی است که امکان وقوع ندارد.
-    آنارشیسم که ریشه در زبان یونانی دارد، در زبان لاتینی و سایر زبانهای اروپایی با ریشه لاتینی استعمال شد. این واژه در اصل ترکیبی از «an-archos»  است.«archos »  و دیگر هم آوند آن « archy» به معنای تمرکز، سر و رئیس است و با آوردن «an» در اصل واژه بار منفی و سلبی به خود می گیرد. پس «آنارشیسم» را می توان آموزه اعتقادی «بی سری» دانست و چون مهمترین نهاد مبتلور «سر» حکومت است پس آنارشیسم نوعی اعتقاد به «بی حکومتی» است.
-    با وجود دیرینه بودن لغت آنارشیسم، این آموزه متعلق به دوران جدید و انتقادی بنیادین به حکومت مدرن است که در اواخر قرن هجدهم و به دنبال انقلاب فرانسه پا به عرصه وجود گذاشته است.

 


سوال 2:  شخصیت ها جنبش های معروف آنارشیستی را بگویید.
-    اولین کسی که خود را آشکارا «آنارشیست» نامید «پرودن فرانسوی» بود که به سال 1840 در اثر خود به نام «مالکیت چیست؟» اعلام کرد سازمان سیاسی باید قدرتش را به سازمان اقتصادی- اجتماعی متکی بر عضویت و شرکت داوطلبانه انسانها بدهد.
-    نمایندگان جنبش آنارشیستی در قرون هجده و نوزده «ویلیام گادوین انگلیسی»، « اشتینر آلمانی»، « باکونین روسی» و «پرودن فرانسوی» و در قرن حاضر: «جنبش های مدافع صلح» ، « طرفدران محیط زیست و  سیاستهای سبز»، « جنبش مه 1968 پاریس» می باشد.
سوال 3: آیا آنارشیست ها فقط مخالف حکومت هستند؟
جواب: گرچه آنارشیسم مخالف سرسخت هرگونه حکومتی است. این مخالفت فقط به حکومت محدود نمی شود. «آنارشیسم» با دیگر نهادهایی هم که بتوانند مانند حکومت بر انسانها سیطره پیدا کنند مخالفت می ورزد، از جمله «کلیسا» که به عنوان سازمانی دارای قدرت «آمریت» است.
سوال: 4: جامعه مطلوب «آنارشیستی» چیست؟
جواب: جامعه مطلوب آنارشیستی، پیش از هر چیز جامعه ای خالی از تحکم، زور و اجبار است. در چنین جامعه ای اختلافها به طور عمده بر اساس کدخدا منشی حل و فصل می شود و در مواقع کاملاً اضطراری چنانکه گفته شد، نیروی داوطلب مردمی با به کارگیری حداقل زور به مقابله با شرارت یا تجاوز می پردازد. نفی هر گونه سلطه به حدی است که برخی مخالف سازو کار رأی گیری نیز هستند. در جامعه آنارشیستی کار مایه شادی تصور می شود و در عین حال بر این عقیده اند که انتخاب کار باید از روی علاقه وآزادی باشد.
سوال 5: آنارشیستها برای دستیابی به جامعه مطلوب به چند شیوه دست زده اند؟
جواب: به دوشیوه الف):  برخوردهای براندازانه و خشونت آمیز که به رغم در اقلیت بودن، بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. داستایوسفکی در کتاب «تسخیر شدگان»(جن زدگان) عملیات براندازانه با گرایشهای آنارشیستی در روسیه را ترسیم کرده است.
 ب) شیوه دوم: روش مساملت آمیز و مبتنی بر گفتگو، تبلیغ و ترغیب است.
*** سوال 6: سه نظریه غالب آنارشیسیتی را به صورت اجمالی تبیین کنید.( سوال مهم)
جواب:
-    الف) آنارشیسم کمونیستی: کانون توجه این نظریه، اقتصاد کشاورزی و صنایع روستایی است. و مدافع نوعی بازگشت به طبیعت و در عین حال خواستار رفع نیازهای عمومی افراد و در دسترس بودن کالا برای همگان است. «آنارشیسم کمونیستی» مخالف صنعت نیست ولی این احتیاط را سرلوحه برنامه های خود قرار می دهد که پیشرفتهای صنعتی به نابودی طبیعتو محیط زیست منجر نشود.
-    ب)«آنارشیسم سندیکالیستی»:  این نظریه لزوماً از پیشرفتهای صنعتی چشم پوشی نمی کند بلکه امکانات جامعه صنعتی را امری لازم در جهت کاهش مشقتهای انسان و افزایش بهره وری و توان آدمی نیز می داند. در این نوع آنارشیسم، هسته اصلی بر سازماندهی فدراسیونهای مستقل صنفی و نظارت کارگران و ایجاد هماهنگی بین فدراسیونها به صورت داوری استوار است.
-    ج): آنارشیسم فردگرایانه: این آموزه آنارشیستی با توجه با نامش، برخلاف دوگونه قبلی، بنیاد خود را بر فردیت آدمی قرار داده، موافق با مالکیت شخصی، و مخالف مالکیت جمعی است و بدین به  ترتیب لیبرالیسم راست نزدیک است. آنارشیستهای فردگرا در اقلیت اند و برخلاف گونه اول و دوم که عمدتاً صبغه اروپایی دارند پایگاه اصلی آنارشیسم فردگرایانه در امریکاست.
*** سوال 7: دلایل «زوال » آنارشیستها را مختصراً بیان کنید(مهم).
جواب:
1) پیدایش ، گسترش و قدرت گیری جنبش های اقتدارگرا در قالب مارکسیسم- لننیسم در روسیه شوروی، ناسیونال سوسیالیسم در آلمان، فاشیسم در ایتالیا و سپس اسپانیا، بخش قابل توجهی از سرزمینهای مورد علاقه سنت آنارشیستی را به دست نیروهایی سپرد که از اساس با قدرت ستیزی آنارشیستی بیگانه بودند.
2) اقدامات تروریستی پر سرو صدای آنارشیستها در قرن نوزدهم سبب شد که افکار عمومی به وحشت افتد و نیروهای حکومتی در سرکوب آنارشیستها مصمم و همه جانبه اقدام کنند.
3) تحولات سرمایه داری نیازمند اندیشه پیچیده تر بود که آنارشیسم نمی توانست جوابگوی آن باشد.و عضوگیری کند.
4). اندک بودن دست آوردهای جنبش آنارشیستی در قرن نوزده که تا حد بسیاری برخاسته از طبع آنارشیسم و گرایش و اصرار این آموزه بر تمرکزگریزی و تشکیلاتی کارنکردن ... بود نمی توانست پشتوانه مناسبی برای این جنبش در نیمه اول قرن بیستم باشد.

 

۲ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی